در مدیریت محصول، چشمانداز یا Product Vision نقشی بنیادین در جهت دهی به تیم، تصمیم گیریهای استراتژیک، و حفظ هم راستایی ذی نفعان دارد. وقتی از «Vision Type» صحبت میکنیم، منظور رویکرد یا چارچوبی است که نوع تمرکز و هدفگذاری محصول را تعریف میکند. انتخاب نوع صحیح چشمانداز به تیم کمک می کند تا اولویتها، ارزش پیشنهادی، و پیام محصول را شفاف تر ترسیم کند.
در ادامه، به هقت نوع متداول از چشمانداز محصول می پردازیم:
1. چشمانداز مشتری محور (Customer Centric Vision)
تمرکز: نیازها، دردها و تجربه کاربر نهایی
هدف: طراحی محصولی که مستقیماً به بهبود زندگی یا تجربه مشتری منجر شود.
چشماندازهای مشتری محور در قلب روش های طراحی کاربرمحور (Human-Centered Design) قرار دارند. این رویکرد از طریق مصاحبه، بازخورد، و تست مداوم با کاربران شکل میگیرد.
مثال:
«ما میخواهیم ساده ترین و در دسترس ترین ابزار مدیریت زمان برای دانش آموزان باشیم.»
2. چشمانداز فناوری محور (Technology Driven Vision)
تمرکز: بهرهگیری از تکنولوژی های نوین و نوآوری
هدف: خلق محصولی بر پایه یک قابلیت یا فناوری برجسته که مزیت رقابتی ایجاد کند.
در این نوع چشمانداز، تیم محصول از نوآوری تکنولوژیک بهعنوان محرک اصلی محصول استفاده میکند. این نوع رویکرد در شرکتهای R&D محور یا استارتاپهای فناوری محور رایج است.
مثال:
«ما اولین پلتفرم واقعیت افزوده برای خرید آنلاین در خاورمیانه خواهیم بود.»
3. چشمانداز بازار محور یا کسب وکارمحور (Market/Business-Oriented Vision)
تمرکز: دستاوردهای اقتصادی، رشد سهم بازار، یا مزیت رقابتی
هدف: رسیدن به جایگاه خاصی در بازار یا برتری نسبت به رقبا
این رویکرد معمولاً توسط استارتاپهایی با اهداف رشد سریع، یا سازمانهایی که در بازار رقابتی فعال هستند، اتخاذ میشود.
مثال:
«ما میخواهیم رهبر بازار نرمافزارهای حسابداری در خاورمیانه باشیم.»
4. چشمانداز نتیجهمحور یا تأثیرمحور (Outcome/Impact-Driven Vision)
تمرکز: ایجاد اثر مثبت یا تغییر ملموس در جامعه یا محیط
هدف: اندازهگیری موفقیت بر اساس پیامدهای انسانی، اجتماعی، یا محیط زیستی
این نوع چشمانداز به ویژه در سازمان های اجتماعی، NGOها، یا شرکتهای دارای مأموریت مسئولیت پذیر اجتماعی رواج دارد.
مثال:
«ما نرخ سواد دیجیتال کودکان را در مناطق محروم تا سال ۱۴۱۰، پنجاه درصد افزایش خواهیم داد.»
5. چشمانداز الهام بخش و جسورانه (Big Hairy Audacious Goal – BHAG)
تمرکز: تعیین هدفی بزرگ، بلندمدت و انگیزاننده
هدف: ایجاد احساس مأموریت و اشتیاق در تیم، فراتر از موفقیت های کوتاه مدت
مفهوم BHAG نخستین بار توسط جیم کالینز در کتاب Built to Last مطرح شد. این نوع چشمانداز، مانند یک قطب نما، مسیر بلندمدت سازمان را مشخص می کند.
مثال:
«ما کاری خواهیم کرد که هیچ کودکی در جهان بدون آموزش نماند.»
6. چشمانداز مأموریت محور (Mission Driven Vision)
تمرکز: فلسفه یا ارزشهای بنیادین سازمان
هدف: انعکاس باورهای سازمان در محصول، حتی اگر اهداف بازار یا فناوری تغییر کنند.
🔹 این نوع چشمانداز حول رسالت کلی شرکت می چرخد، نه صرفاً یک محصول خاص. مناسب برای شرکتهایی با هویت قوی مانند Patagonia، Tesla، یا TOMS.
مثال:
«ما به مردم کمک میکنیم تا زندگی پایدارتری داشته باشند — با هر محصولی که تولید میکنیم.»
7. چشمانداز پلتفرممحور (Platform Vision)
تمرکز: ایجاد زیستبومی (Ecosystem) از خدمات، کاربران یا تولیدکنندگان محتوا
هدف: تسهیل تعامل میان طرفهای مختلف (مثلاً خریدار و فروشنده، ارائهدهنده و مصرفکننده)
🔹 این نوع چشمانداز بیشتر در شرکتهای دارای مدل بازار دوطرفه (Two-sided Market) دیده میشود.
مثال:
«ما زیرساختی ایجاد میکنیم که به هر معلمی اجازه میدهد دانش خود را به صورت آنلاین و جهانی ارائه دهد.»